نکته اول:
چرخه نشر شامل مجموعهای از عوامل نویسنده، ناشر، توزیعکننده، کتابفروش و در نهایت خواننده است. حالا هرکدام از اعضای این چرخه از این سیکل خارج گردد، عملا حرکت این چرخه دچار خلل میشود.
شما وقتی کتاب و یا کتابهای مورد نیاز خود را از کتابفروشی خریداری میکنید همه عوامل این چرخه از پولی که شما برای خرید کتاب هزینه کردهاید، منتفع میگردند.
اما وقتی شما خریدتان مستقیم از ناشر انجام میشود، ناخواسته هم توزیع کننده و هم کتابفروش را از این چرخه حذف و هیچ منفعتی از این خرید عاید آنها نمیگردد.

شاید این سؤال در ذهن شما ایجاد شود که:
چرا خوانندگان نباید منافع خود را با تحصیل تخفیف بیشتر از طریق نمایشگاه و خرید مستقیم از ناشر دنبال کنند؟
مسئله اینجاست که ما خوانندگان کتاب در تمامی طول سال نیاز به کتاب داریم و کتابفروشیها به عنوان اصلیترین و نزدیکترین مراکز عرضه کتاب به خوانندگان با صرف هزینههای زیاد (خرید یا اجاره کتابفروشی، آب، برق، گاز، اینترنت، بیمه، مالیات، هزینه پرسنل و …) در تمامی ۳۶۵ روز سال امکان خرید کتاب را برای ما فراهم میکنند.
خریدهای متفرقه و بیقاعده ما از نمایشگاههای کتاب چه فیزیکی و چه مجازی قطعا باعث کم شدن درآمد و نقدینگی کتابفروشیها و ایجاد خلل در روند ضعیف و نامتوازن کسب و کار آنها خواهد بود.
نکته دوم:
شاید برای بسیاری این سؤال مطرح شود که در بسیاری از شهرستانها و شهرها دور و مرزی و یا روستاها کتابفروشی وجود ندارد و نمایشگاه کتاب مجازی امکان دسترسی ساکنین آنها به کتاب را تسهیل میکند.
طبق آمار رسمی در نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ۶۴۰۵۱۶۶۹۰۹۸۴ ریال کتاب به فروش رفته است، که ۳۰درصد این پول توسط خریدران استان تهران و ۴۴ درصد بعدی آن مربوط به استانهای (قم، اصفهان، خراسان رضوی، فارس، آذربایجان شرقی، خوزستان، مازندران، البرز، کرمان و گیلان) است که همگی این استانها از جهت کتابفروشی در وضعیت نسبی خوبی برخوردار هستند.
سهم استانهای کم برخوردار و مرزی چون (ایلام، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، چهار محال بختیاری، گلستان، بوشهر، و لرستان) از این مبلغ فروش نیز کمتر از ۱۱ درصد بوده است.
این بدین معناست که نمایشگاه مجازی کتاب عملا منفعت چندانی برای این شهرها و روستاها نیز داشته است و با کمال تاسف قریب ۸۰ درصد یارانه دولتی به شکل نامتوازن در شهرهای برخوردار مصرف میگردد.
نکته سوم:
بدون شک وب سایتهای فروش کتاب به جهت دسترسی ۲۴ ساعته و عمق نفوذ در دورترین نقاط کشور و بسیاری دیگر از مزایا یکی از جذابترین شکلهای کتابفروشی در عصر جدید هستند.
ما نباید آنها را به عنوان دشمن کتابفروشیها، بلکه به عنوان رقیبی و چه بسا تکمیل کننده کتابفروشیهای سنتی در نظر بگیریم.
اما در خصوص استفاده از نمایشگاه کتاب مجازی، که نمایشگاهی مقطعی و موقت آنهم با رانت و حمایتهای دولتی است مسئله کاملا فرق میکند.
تصدیگری دولت و ورود آن به عرصه نمایشگاه مجازی کتاب، نوعی رقابت نامتوازن و ناعادلانه در عرصه فروش مجازی کتاب است.
در حالی که بخش خصوصی با صرف هزینههای فراوان، کسب و کار فروش آنلاین کتاب راهاندازی نموده و مشغول سرویسدهی و خدمات رسانی در سطح کل کشور و به صورت ۲۴ ساعته در تمام ۳۶۵ روز سال است.
ورود دولت به این عرصه آنهم با صرف هزینههای فراوان و به صورت موقت، عملا موجب رکود و ضرر استارتاپها و کسب و کارهای آنلاین خصوصی کتاب در سطح کشور است.
این در حالی است که برای همین فروش موقت دولت با صرف بستههای تشویقی چون پست رایگان، تخفیف بیشتر و تبلیغات فراوان در سطح کشور به صورت اختصاصی تنها برای ناشران مشغول به تبلیغ است، امکاناتی که هیچکدام از وبسایتهای فروش کتاب و استارتاپها از آن برخوردار نیستند.
پس بدین ترتیب باز اینجا کتابفروشان (هم فیزیکی و هم مجازی) و موزعان کتاب از چرخه کتاب خارج شده و هیچ نفعی کسب نمیکنند.
مطابق آمار رسمی ارائه شده توسط مجریان این نمایشگاه دولت بجز یارانهای که برای خرید کتاب به (دانشجویان، اساتید، حوزههای علمیه، اهالی قلم و … ) داده است مبلغ سه میلیارد هفتصد میلیون تومان هزینه اجرایی این نمایشگاه بعلاوه مبلغ ۶ میلیارد تومان هزینه پست را نیز متقبل شده است.
اینگونه باید گفت که دولت برای برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی تنها طی یک هفته مبلغ ده میلیارد تومان هزینه کرده است. پولی که میتوانست صرف ایجاد امکانات و زیرساختها و بسیاری برنامههای دیگر در خدمت بخش خصوصی برای توسعه ویترین کتاب و به صورت دائمی قرار گیرد.
اما راهکار چیست؟
پرهیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تصدیگری و در مقابل بخش خصوصی گرفتن از یک سو بهترین کمک ممکن به تلاشهای بخش خصوصی برای توسعه ویترین در سطح کشور است و در این میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند یارانه مربوط به کتاب را از طریق کتابفروشیها به صورت مستقیم در اختیار مردم قرار دهد و با با وضع قوانین و حمایتهای تسهیل کننده برای توسعه کتابفروشیها چه فیزیکی و چه مجازی به توسعه و تقویت ویترین در بخش خصوصی بپردازد.
مثلا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانست برای برگزاری یک نمایشگاه ملی به صورت مجازی، همچون طرحهای فصلی به سراغ بخش خصوصی برود، البته اینبار استارتاپها، وبسایتها و اپلیکیشنهای فروش کتاب، حتی میتوان تمهیدی اندیشید که کتابفروشیها محلی و هر شهر به بازی گرفته شده و از این طریق هزینههای پست و حمل و نقل بستهها به حداقل کاهش پیدا کند؟!
بدون شک انجام چنین کارهایی و پرهیز از تصدیگری دولت میتواند به تقویت و توسعه ویترین کتاب کشور و تبع آن همه ارکان چرخه نشر بینجامد.