پیرو اطلاعرسانی و مطالبهگری که این چند روز در فضای مجازی پیرامون خانه مرحوم حاج حسین ملک اتفاق افتاده است. کتابخانه ملک دیروز جوابیهای را برای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و البته روز بعد با تغییراتی برای خبرگزاری فارس ارسال میکند.
ای کاش بجای فرافکنی و استراتژی حمله به جلو، کمی انصاف با چاشنی تفکر را نصب العین میکردید تا ببینید که این مطالبهگریها نه برای اغراض شخصی و یا مقابله حزبی و سیاسی، بلکه برای حفظ کیان فرهنگ و سنتهای دینی و مذهبی هزار ساله ماست.
در یادداشت اخیر خود نوشتم که سنت وقف، نه فقط یک سنت دینی! بلکه یک سرمایه اجتماعی عظیم است، که ما با تشرع خود و عمل به روح و جان وقفنامههایی چون وقفنامه ملک میتوانیم ضمن حفظ این موقوفات موجبات تشویق و ترغیب دیگر افراد جامعه را برای استمرار این سنت دینی ارزشمند فراهم نمائیم.
وقفنامهایی چون وقفنامه ملک، زمانی با مشورت و صلاحدید بزرگان، اعم از علمای دین و رجال فرهنگی وقت با حساسیت بالا به نگارش درآمده است، تا خدای نکرده از گذر زمان و گزند اجانب آسیبی نبیند.
اما چطور میشود که ما با بیدقتی و بیمبالاتی نسبت به مفاد این وقفنامه، زمینه تغییر کاربری و استحاله و حتی فراتر، ابتذال آنرا رقم میزنیم؟!
در پاسخ به جوابیه کتابخانه و موزه ملک طی چهار نکته عرایضم را ارائه میدهم:
نکته اول:
در پارگراف اول جوابیه کتابخانه ملک آمده است:
«برخلاف پارهای از فضاسازیهای ناآگاهانه و غیرمنصفانه، خانه تاریخی ملک، نه «دیزیسرا»، نه «کبابخانه» شده است و نه به روی مردم مانند دو دهه پیش بسته است…»
آقای خواجهسروی، خود شما در انتهای جوابیه دقیقا اشاره کردهاید که به اصطلاح خود از این خانه «کاربری گردشگری» داشتهاید و در خانه ملک کافه کتاب راهاندازی نمودهاید؟
پس چرا سعی میکنید که این به اصطلاح کاربری گردشگری را انکار نمائید؟
آنهم درست زمانی که شما و مجموعه تحت امر شما حدود یکسال است که مشغول فعالیت به اصطلاح گردشگری در خانه و یا بهتر بگویم «کتابخانه مرحوم ملک» است.
و انواع و اقسام مستندات نه از جانب من و دیگر دلسوزان فرهنگ بلکه خود کارگزاران شما در خانه ملک در فضای مجازی ایجاد و پخش شده است.
در حالی که شما فقط نام کافه کتاب را برای فرافکنی و کتمان حقیقت عنوان میکنید
سؤال اینجاست که آیا راهاندازی رستوران و دیزیسرا و چاپخانه و کافیشاپ جزوی از کاربری گردشگری شما نیست؟ و آیا واقعا به قول شما کباب و دیزی سرو نمیشود؟

یک: چایخانه ملک
آقای خواجهسروی مطابق آنچه در صفحه اینستاگرام خود «خانه ملک» آمده است، در تاریخ ۱۲ آبان سال ۱۳۹۹ طی مراسمی چایخانه سنتی ملک افتتاح میگردد و بر اساس تصاویر میتوان دید که خود حضرتعالی هم در این مراسم حضور دارید!
آیا چایخانه همان کافه کتاب است؟
دوم: رستوران عمارت ملک
«رستوران عمارت ملک» و یا بهتر بگویم رستوران و سفرهخانه ملک، برند دیگری است که بهمن ماه سال ۱۳۹۹ فعالیتش را در «خانه ملک» آغاز میکند. مطابق آنچه در صفحه مجازی این رستوران ذکر شده چاشت، انواع کبابها، پلوها و چلوها، تهبندها، پاسفرهایها و اشربهها در این مکان طبخ و سرویس داده میشود.
منوی این رستوران و سفرخانه و تصاویر متعددی از غذاها و فضای رستوران که در محل خانه ملک برپاست نیز در آدرس صفحه مجازی این رستوران در دسترس است.
لینک صفحه مجازی «رستوران و عمارت ملک»


سوم: کافه ارسی
«کافه ارسی» نام برند دیگر فعال در خانه ملک است، که از فروردین سال ۱۴۰۰ در خانه ملک راهاندازی و به کار گرفته میشود! کافهای برای ارائه انواع مشروبات و مأکولات که البته فست فود هم هست و شما میتوانید انواع غذاها مانند همبرگر و مرغ سوخاری و هات داگ و … در این مکان تناول بفرمائید. جالب اینکه این کافه با قرار دادن تعداد محدودی کتاب در قفسه و فضاسازی مختصری که انجام داده اینگونه به نظر میرسد که مثلا کافه کتاب است. در حالی که حتی در صفحه رسمی خود کافه نیز عنوان اصلی«کافه ارسی» آمده و به هیچ وجه واژه کافه کتاب مورد استفاده نیست و این فضاسازی مختصر نیز قاعدتا تلاشی مذبوحانه برای تعبیر از این فضا به کافه کتاب است!! در حالی که که تعریف کافه کتاب به هیچ وجه چنین چیزی نیست؟!



چهارم: دیزیسرای ملک
«دیزیسرای ملک» نام برند دیگری است از زمستان سال ۱۳۹۹در محل خانه ملک تأسیس و به ارائه سرویس چای، املت، نیمرو، دیزی و … در بخش سرپوشیده و فضای باز و حیاط پشتی خانه ملک اقدام میکند.



حالا با این تفاصیل و مستندات میشود گفت که ما در حال فضاسازی ناآگاهنه و غیرمنصفانه است؟!
آیا روی آنرا دارید که اعلام کنید خانه تاریخی ملک، نه دیزیسرا نه کبابخانه شده است؟!
هنوز هم فقط میخواهید بگوید یک کافه کتاب آنهم در راستای کاربری گردشگری تاسیس کردهاید؟
قسمت اسفناک این ماجرا این است که بجز صفحات رسمی این کارگزاران که در خانه ملک مشغول کار و کاسبی هستند، تصاویر و فیلمهای متعددی از این بخشهای خانه ملک در سراسر فضای مجازی موجود است و من تعجب میکنم که دیوار حاشا و انکار تا کجا میتواند بلند باشد؟
نکته دوم:
همه ما اهالی کتاب در جریان خرید زمین توسط مرحوم حاج حسین ملک در محدوده باغ ملی و مشکلات و دعواهایی که با وزارت امورخارجه برای گرفتن این زمین و تأسیس ساختمان جدید کتابخانه و موزه ملک هستیم.
اما نکته قابل توجه در خصوص این زمین اینکه حتی بعد از انقلاب هم که این زمان در تصرف وزارت امورخارجه است وقت آقای دکتر ولایتی با امام مطرح میکنند که این زمین را به ما بدهید تا برای وزارت خارجه مورد استفاده قرار دهیم و به جایش زمین خوبی در محدوده قلهک به کتابخانه داده شود. حضرت امام به صراحت بیان میکنند که این زمین موقوفه حاج حسین ملک بوده و هیچ امکان تبدیلی وجود ندارد. و این ملک که مدتها در تصرف وزارت امورخارجه بود با دستور صریح حضرت امام به و در زمان تولیت آیت الله طبسی به به موقوفات ملک بازگردانده میشود.
خوب ساختمان جدید بنا میشود و کتابها و اشیاء موزهای از خانه ملک به کتابخانه جدید منتقل میگردد، اما نکته قابل توجه اینجاست!
که آیا با وجود بنای جدید و انتقال کتابها و اشیاء که البته با نظر ناظران استصوابی یعنی دختران مرحوم ملک و تولیت آستان قدس این کار صورت میگیرد، موضوع وقف ملک پدری مرحوم حاج حسین ملک برای کتابخانه و موزه منتفی و مرتفع میگردد؟
قطعا خیر!
مطابق شرط اول از مفاد وقفنامه در صفحه ۶
«خانهها مزبوره ابدیا ممحض برای کتابخانه است، چنانکه الان هم هست و در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما و مورد هیچگونه استفاده بغیر عنوان مزبور از قبیل اجاره و غیرها نخواهد بود که الوقوف علی حسب ما یقفها واقفها معد و مهیا برای کتابخانه و ورود مستفیدین و توقف موقت آنها در موقع استفاده است »
طبق این شرط این خانهها (قاجاری و پهلوی) الی یوم الابد کتابخانه است و جالب اینکه واقف تاکید میکند در هیچ عصری قابل تغییر و تبدیل باحسن و غیرهما نیست و اجازه هیچ تغییری بغیر عنوان مزبور یعنی کتابخانه ندارد!!
و باز تاکید میکند حق اجاره و غیر اجاره را هم ندارید!
و اینجا باید کتابخانه و برای استفاده اهل کتاب باشد!
در ادامه همین بند مجدد واقف چنین میآورد:
«… و کتابخانه مزبور چنانکه ذکر شد همین تهران و همان عمارت مزبوره است که در هیچ عصری و هیچ وقتی حق تغییر محل و نقل کتب و مصاحف و باقی مذکورات را بمحل دیگر ندارند …»
البته واقف بعد از لعن و نفرین بر کسانی که این مطالب را شنیدند و اما تغییر دادند، اشاره میکند که خود واقف در صورت مصلحت و صرفه وقف میتواند این کتابها را به محل دیگر منتقل نماید و این حق را فقط برای خود واقف مسلم دانسته است!
قطعا بر اساس همین بند و صلاحدیدی که واقف داشته و صد البته دختران مرحوم واقف تایید کرده و تولیت وقف هم اذعان داشته این کتابها به مکان جدید برای حفاظت بهتر و سرویسدهی بهتر منتقل شده است.
اما سؤال اینجاست آیا محل وقف نیز جابجا شده است؟!
آیا با جابجایی محتوای وقف، مکان موقوفه هم جابجا میشود؟
قطعا خیر!
مطابق نص صریح وقفنامه این خانه الی الابد وقف بر کتابخانه است و حق هیچگونه استفاده تأکید میکنم، چنانچه در خود وقفنامه هم تأکید شده است حق هیچ گونه استفاده بغیر عنوان مزبور را ندارد!

نکته سوم
کتابخانه ملک در فرافکنی عجیبتر موضوع گشایش و کاربری فرهنگی- اجتماعی این خانه را به شهروندان بر دوش حجه الاسلام والمسلمین رئیسی میاندازد و بیان میکند که در سال ۱۳۹۷ ایشان طی بازدیدی که از این خانه داشته خواستار این شدهاند که این خانه باز و در اختیار شهروندان با کاربریهای فرهنگی-اجتماعی قرار بگیرد؟
«حجت الاسلام والمسلمین رییسی، تولیت پیشین آستان قدس رضوی در بازدیدی که خرداد ۱۳۹۷ از خانه تاریخی ملک داشتند تاکید کردند با توجه به جابهجایی کتابخانه و موزه ملی ملک به ساختمان تازه در محوطه تاریخی باغ ملی و بیاستفاده ماندن خانه تاریخی ملک، این بنای زیبا بازگشایی شود و با کاربریهای فرهنگی- اجتماعی به شهروندان بهویژه رهگذران بازار و دوستداران فرهنگ و تاریخ خدمات برساند تا این نهاد فرهنگی- اجتماعی در بازار تهران بتواند تکیهگاهی برای مردم و بازاریان باشد. به همین سبب خانه تاریخی ملک در چارچوب مقررات و ضوابط آستان قدس رضوی در مرحله بازگشایی و خدماترسانی قرار گرفت.»
دو سؤال در خصوص این موضوع مطرح است؟
سؤال اول:
آیا دستور صریح تولیت واگذاری بخشهایی از خانه مرحوم ملک برای رستوران، چاپخانه، دیزیسرا و کافیشاپ بوده است؟ و اینکه آیا واقعا تولیت وقت آستان قدس وقفنامه را مطالعه کرده و چنین دستوری را صادر نمودهاند؟ و یا اینکه آیا مطابق آنچه مرسوم تولیتهاست در دستور خود احتمالا دستور بر رعایت مفاد وقفنامه نیامده است؟
سؤال اینجاست چرا کتابخانه و موزه ملک برای شفافیت اذهان عمومی دستور تولیت وقت را منتشر ننمودهاند؟
با توجه به آنچه در وقفنامه (صفحه ۱۵) آمده تولیت پس از رحلت واقف با نائب التولیه آستان قدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء میباشد، که در آن زمان حجه الاسلام والمسلمین رئیسی (رئیس جمهور فعلی ایران) بودهاند.
سؤال دوم:
مطابق وقفنامه نظارت استصوابی در کلیه امور از درآمد و مخارج و طرز اداره امور کلا و جزا با دو نفر از اولاد واقف، یکی بانو عزت ملک خانم (خانم آقای سودآور) و دیگری دوشیزه فلورت خانم ملک (زهرا خانم) از همسر دیگر مرحوم حاج حسین ملک بوده است. که باز مطابق وقفنامه پس از آنها با اولاد آنها با رعایت اصلح و ارشد بودن و تقدیم ذکور بر اناث و … واگذار شده است.
تأکید واقف نظارت استصوابی دو نفر از اولاد واقف و یا اولاد آنهاست، حالا چطور است که شما در عمل به وقفنامه تنها به یکی از اولاد، آقای حسینعلی سودآور بسند میکنید!
نکته چهارم:
در بخشی از جوابیه ملک آمده است که:
«اینگونه کاربریهای مرتبط با حوزه گردشگری (همچون رستوران سنتی، چایخانه، شربتخانه و کافهکتاب) پدیدهای رایج در جهان امروز در زمینه احیا و نگهداری بناها و خانههای تاریخی به شمار میآید که از یک دهه گذشته بهدرستی در شهرهای گوناگون ایران همچون یزد، اصفهان و شیراز با نظارت میراث فرهنگی، رواج یافته است. کاروانسرای شاه عباسی میبد و هتل عباسی اصفهان، هر دو با پیشینهای بیش از پانصد سال، بهترین نمونهها در ایران به شمار میآیند که در دو زمینه رستوران سنتی و اقامتگاهی توانستهاند در کنار احیا، باززندهسازی و حفاظت دو بنای مهم تاریخی، زمینه بهرهمندی شهروندان و گردشگران را فراهم آورند.»
من فکر میکنم همین بخش از جوابیه حکایت از عدم صلاحیت مدیرعامل کتابخانه و موزه ملک برای اداره این موقوفه بزرگ و ارزشمند کافی است!
چطور حضرتشان تفاوتی بین یک ملک موقوفه با شرایط خاص و مندرج در وقفنامه را با کاروانسرای شاهعباسی میبد تشخیص نمیدهند؟ و صرفا با استناد به رویههای غلطی که متاسفانه به جهت سودآوری و سودجویی به جان میراث فرهنگی ایران عزیز افتاده به خود اجازه میدهند که خانه مرحوم حاج حسین ملک که مطابق لفظ صریح واقف، کتابخانه است را تبدیل به رستوران و دیزیسرا و کافی شاپ بکنند؟!
حضرت آیت الله مروی ادام الله توفیقاته
حضرتتان از علمای دین و از واقفین و قطعا عاملین به احکام الهی بوده و هستید و در تمام مدت تصدی شما بر تولیت آستان قدس شخصا بجز خوبی چیزی از شما نشنیدهام.
خیرخواهانه از حضرتتان خواهشمندم که ضمن مطالعه دقیق وقفنامه و مستنداتی که بنده و چه بسا دهها نفر دیگر در خصوص خانه مرحوم حاج حسین ملک در تهران و اتفاقات که پیرامون این موقوفه ارزشمند که از مهمترین بناهای تاریخی و میراثی و فرهنگی ایران عزیز است خدمت شما ارائه دادهاند، عاجزانه خواهشمندم هرچه سریعتر نسبت به بازسازی و بازیابی موضوع این موقوفه به همکاران خدومتان در آستان قدس دستورات لازم را بذل عنایت بفرمائید.
این سرمایه معنوی و اجتماعی آستان قدس است که متأسفانه به جهت بیمبالاتی و عدم پایبندی عدهای به شرع در حال از بین رفتن و نابود است.