سال ۹۴ علی بوذری از سر محبت یک عدد بلیت رفت و برگشت ایتالیا به عنوان هدیه تولد به بنده کادو داد. (بله آقا این که چیزی نیست بنده دوستانی دارم که اگر بخوام کل لواسان رو به نامم میزنن)
هدف اصلی هم رفتن به نمایشگاه کتاب بلونیا بود و البته برنامهها و کارهای دیگری که بخشی را فکر کرده بودیم و بخشی هم در همان مسافرت پیش آمد.
۱۳ فروردین سال ۱۳۹۵ ما به سمت میلان پرواز کردیم. در آن تاریخ دو سال از آمدن من به خانه کتاب میگذشت و طی این دو سال هیچ مسافرت خارجی با هزینه خانه کتاب نرفته بودم و این سفر هم با بلیتی که دوستی خریده بود و بقیه هزینهها هم از جیب شخصی بنده بود. به علی گفته بودم که هزینه اسکان را من میپردازم، خورد و خوراک و حمل و نقل را هم با هم تقسیم میکردیم.
در ابتدای این سفر و بعد از اینکه من دو سه تا استوری و پست از این سفر در اینستاگرام گذاشتم. یکی از خبرگزاریها و البته کانال تلگرامی مجهولالهویهای خبری کار کردند با این مضمون که مدیرعامل خانه کتاب ایتالیا چیکار میکنه و دنبال چه هست و اصلا چرا باید بره ایتالیا و …
امروز که داشتم بخش فهرستهای ناشران خارجی کتابخانهام را مرتب میکردم به فهرست کتابهای منتشره کتابخانه واتیکان که بعد از خرید کتابهایی از این کتابخانه گرفته بودم برخوردم و تا شروع به تورقش کردم متوجه شدم که علی در صفحه اول این کتاب یادداشتی بهاختصار درباره این سفر و اماکن مهمی که رفتهایم نوشته و در انتها نیز کنایهای به همان جنجالی که گفتم زده است. البته که این تنها یک دهم اماکنی که رفتیم و کارهایی که کردیم هست اما چون مختصر و تاریخی بود بهنظرم آمد که بد نیست در اینجا بازنشرش کنم.
«در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ (اول آبریل ۲۰۱۶) راهی ایتالیا شدیم. از طریق فردگاه میلان به ایتالیا رسیدیم و ق[با] قطار راهی فلورانس شدیم. میزبان ما در فلورانس دکتر فلچیتا فرارو، رایزن اسبق فرهنگی سفارت ایتالیا و همسرش ماریو ویتالونه، کتابدار پیشین بخش خطی کتابخانه ملی فلورانس و کتابدار فعلی دانشگاه ناپل بود. در فلورانس علاوه بر بازدید از ابنیه تاریخی موفق به بازدید از کتابخانه ملی فلورانس شدیم. در آنجا مطلع شدیم که شاهنامه فلورانس که پیش از این به دلیل فرسودگی قابل رویت نبود با حمایت بنیاد نوروز در حال مرمت است و به زودی در نمایشگاهی در شیکاگو به نمایش درخواهد آمد. پس از اقامت دو روزه در فلورانس راهی ونیز شدیم و نصف روز را به بازدید از ابنیه کلیسای سن مارکو و دیگر آثار دیدنی ونیز و البته محلههای توریسی سپری کردیم. هدف اصلی ما از این سفر بازدید از نمایشگاه کتاب کودک بلونیا بود که در دو روز بعدی سفر از آنجا دیدار کردیم. بخش مهم این دیدار و شرکت درنمایشگاه برگزاری «تصویرسازی ایران، تجربه بیپایان» بود. در این نشست دکتر کریستیانه رابه، مدیر کتابخانه بینالمللی جوانان مونیخ، لیز اندرسن، رییس ای بیبیوای دانمارک، لیلی حائری یزدی مدیر آژانس ادبی کیا و من شرکت داشتیم. نشست پرباری بود و مخاطبان زیادی از جمله ژبرتایکنی رییس نمایشگاه کتاب کودک بلونیا در آن شرکت کردند. دو روز پایانی سفر در شهر رم سپری شد و در آنجا موفق به دیدار آنجلو پیه مونتسه، رایزن فرهنگی اسبق ایتالیا در ایران (حدود ۱۹۸۸-۱۹۹۸) و کتابخانه واتیکان، بخش کتابهای خطی به راهنمایی دکتر پروربیوما شدیم. این کاتالوگ چند کتاب درباب نسخههای خطی فارسی، نسخههای خطی تعزیه وکاتولگ اینکونابولا در کتابخانه خریداری شد. اکنون در هواپیمای ایران ایر از مبدا میلان به مقصد تهران هستیم. ولی این سؤال همچنان باقی است که مدیرعامل خانه کتاب در ایتالیا به دنبال چه دستاوردی بوده است؟ و من در این سفر چه هدفی را دنبال میکردم؟
جمعه ۸ آپریل ۲۰۱۶-۲۰ فروردین ۱۳۹۵