در دورههای قاجار، پهلوی اول و دوم کتابهای دینی هم از حیث عنوان و هم از حیث تیراژ همیشه بر سایر موضوعات برتری داشتهاند. غلبه کتابهای دینی بر دیگر موضوعات تا ۳۰ ساله اول بعد از انقلاب ۵۷ نیز بهچشم میخورد.
اما طی یک دهه اخیر روند نزولی تعداد عناوین کتابهای دینی و همچنین تیراژ آنها در مقایسه با سایر عناوین بسیار قابل توجه است.

در یک نگاه کلی تعداد عناوین کتابهای دینی در سال ۱۳۹۰ (۱۱۲۱۷ عنوان) بهنسبت سال ۱۴۰۰ (۹۵۳۱ عنوان) کاهش ۱۵ درصدی را نشان میهد. اما این تنها ظاهر قضیه است چرا که تعداد عناوین کتابهای منتشره در سال ۱۳۹۰( ۶۸۹۱۷ عنوان) در مقایسه با کتابهای منتشره در سال ۱۴۰۰ (۱۱۱۱۱۸ عنوان) یک افزایش ۶۱ درصدی داشته است.

از طرف دیگر تیراژ کتابهای دینی نیز بهطرز چشمگیری کاهش داشته است، در حالی که متوسط تیراژ کتابهای منتشره در سال ۱۳۹۰ با متوسط (۲۹۷۱) به تعداد (۱۰۹۱) نسخه در سال ۱۴۰۰ کاهش داشته که این یعنی یک کاهش ۶۳ درصدی!!!
تیراژ کتابهای دینی در سال ۱۳۹۰ از (۴۲۹۰) به (۱۰۶۱) نسخه در سال ۱۴۰۰ کاهش پیدا نموده است، که کاهشی ۷۵درصدی را نشان میدهد.
در کشوری اسلامی و با وجود حمایتهای فراوانی که وزارت ارشاد و دیگر ارگانها، سازمانها و وزارتخانهها از کتابهای دینی دارند و یا حداقل مدعی آن هستند، علت این حجم از کاهش تعداد عناوین و تیراژ کتابهای دینی چیست؟
چرا طی یک دهه گذشته با وجود حمایتهای دولتی چون پرداخت سهمیه کاغذ یارانهای، خرید کتابهادی دینی، برگزاری نمایشگاههای کتاب دین، حمایتها از مؤسسات و نویسندگان دینی و … آمار انتشار و تیراژ کتابهای دینی نهتنها افزایش نیافته بلکه رو به کاهش است؟
بهنظر بنده واکاویی عدم اقبال ناشران بهچاپ و انتشار کتابهای دینی و یا شاید بهتر است اینگونه بگوئیم که عدم اقبال مردم بهخریدن و خواندن کتابهای دینی امر پیچیدهای نیست.
پینوشت:
این یادداشت بهمناسبت برگزاری ششمین نمایشگاه کتاب دین ( ۲۶ بهمن تا اول اسفند- استان قم) نگاشته شد.