نشری که دیرزمانی یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب بود و بعد از جدی شدن تحریمها، پول نفت کم کم از سفرهشان رخت بربست و کم و کمتر شد.
حساب و کتاب ناشران دولتی نیز بهم ریخته و جورشان ناجور گردید.
شروع چاپ و انتشار کتاب از ابتدای دوره قاجار تحت سیستمی دولتی بود، مطبعه دولتی اولین ناشری بود که از دوره فتحعلیشاه قاجار با حمایت عباسمیرزا نایبالسلطنه فعالیت خود را شروع کرد و در تمامی این دوره نیز مطبعه دولتی و چاپخانه شاهنشاهی و یا حتی مطبعه دارالفنون و یا مجلس تحت حمایت دولت و با بودجه دولت فعالیت مینمودند.
برخی از نشر دولتی دوره قاجار مانند مجلس فعالیت خودشان را در دوره پهلوی ادامه میدهند و از طرف دیگر بسیاری از وزارتخانههای جدیدالتأسیس مانند، جنگ، داخله، طرق، فرهنگ فلاحت نیز به جمع ناشران دولتی اضافه میشوند و در این میان بانک ملی، انستیتو پاستور، شهربانی، فرهنگستان زبان و … نیز به جرگه ناشران دولتی میپیوندند.
در دوره پهلوی دوم نشر دولتی شکل جدیتری بهخود میگیرد و البته بهیمن فروش نفت و بودجههای دولتی تعداد این ناشران نیز افزایش مییابد از شاخصترین ناشران دولتی این دوره میتوان از انتشارات دانشگاه تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد فرهنگ و … نام برد.
اما بعد از انقلاب و با بزرگتر و فربه شدن دولت و نهادهای فرهنگی موازی چون سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و … و البته تمایل هرچه بیشتر حکومت به تأثیرگذاری فرهنگی بهیکباره تعداد ناشران دولتی رشدی فزاینده داشت.
مطابق آمار خانه کتاب تعداد کل ناشرانی که از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳ عضو شابک شدهاند، ۱۰۲۳۹ مورد است که از این تعداد ۵۴۷ ناشر آن دولتی هستند. همین تعداد (۵درصد) از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۳ تنها موفق میگردند که ۱۲۰هزار عنوان کتاب (۱۳درصد) چاپ و انتشار نمایند.
قسمت پنهان داستان ناشران دولتی، بودجهها و امکانات رایگانی است که این نشرها در اختیار میگیرند و بسیاری از ما هیچگاه از آن اطلاع پیدا نمیکنیم. با این وجود میبینیم که طبق آمار، تأثیرگذاری آنها و جایگاه آنها در مقایسه ناشران خصوصی که با بودجه شخصی اقدام به فعالیت چاپ و نشر میکنند بسیار کمتر است.
این ناشران بهجهت بودجههای از پیش تعیین شده، تلاششان برای سودآوری و حفظ سرمایه بسیار اندک است، فقدان مدیران متخصص و آشنا بهنشر و کمبود نیروی متخصص و عدم شناخت صحیح از بازار کسب و کار باعث گردیده که در تمامی این سالها، نشرهای دولتی یکی پس از دیگری ورشکسته و یا بهطور کلی از دور خارج و یا فعالیتهای آنها به شدت محدود شود.
اگر اطلاعات دقیقی از میزان سرمایه و هزینههای این ناشران ارائه شود، بهخوبی مشخص میگردد که با وجود حمایتهای دولتی و رانتهای مختلفی چون کاغذ، خرید کتاب، نمایشگاههای کمهزینه و بدون هزینه، فروشهای ارگانی و … بازهم این ناشران در حال زیاندهی هستند.
اخیرا صورت مالی سه ناشر دولتی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انتشارات علمی و فرهنگی و شرکت انتشارات سروش بنابر دستورات قانونی در جهت شفاف سازی عملکرد شرکتهای دولتی در سامانه کدال منتشر گردیده است.
یک نگاه ساده و اجمالی به این صورت عملکردها به خوبی مؤید نکات فوق است. کاملا مشخص است که این ناشران، نشر را بهعنوان یک فعالیت اقتصادی و تجاری بهمنظور کسب سود و افزایش سرمایه نمیدانند. و طی همه این سالها با حداقل سود و زیان انباشته کلان صرفا بنگاههایی در خدمت اهداف سازمانی خود هستند و هر سال که میگذرد نهتنها سود این بنگاهها افزایش پیدا نمیکند، بلکه زیانانباشته آنها دوچندان و سرمایههای آنان که بعضا خود سازمانهای دولتی سهامدار آنها هستند نیز رو به کاهش و تحلیل است.
چنانچه در این سالها اخباری از فروش املاک و یا واگذاری چاپخانههای این ناشران برای گذران امور جاری مانند پرداخت بدهیها و یا حقوق و … بهگوش میرسد.
در هر صورت گزارش مالی شرکت انتشارات سروش در سال مالی منتهی به اسفند ۱۴۰۰ مشتی نمونه خروار از این معضل بزرگ فرهنگی است، که خواندن آن آه از نهاد هر علاقهمند به فرهنگ و کتاب را بلند میکند.
نکته اول:
زیان انباشته شرکت سروش در پایان سال مالی مورد گزارش بیش از نصف سرمایه شرکت است. [بند ۲-۱۰]
این در حالی هست که شرکت مبلغ ۸/۱۸۴ میلیون ریال مالیات بابت عملکرد سالهای ۹۴ و ۹۸ بدهکار هست[بند ۵] و همچنین مبلغ ۱۰/۱۹۲میلیون ریال به سازمان تامین اجتماعی بابت سال ۹۸ بدهکار هست. [بند۶] که در صورت نهایی شدن به زیان انباشته شرکت اضافه میگردد.
نکته دوم:
عملیات شرکت طی سال مالی مورد گزارش در خصوص فروش کتاب، سایر محصولات فرهنگی و خدمات چاپ منجر به زیان ۲۳۸۲۲۰۰۰ ریالی گردیده است. [بند ۱۲]
نکته سوم:
بزرگترین خریدار عمده کتابهای سروش در وهله اول نهاد کتابخانههای عمومی بوده است با مبلغ (۱۱/۸۶۱/۳۶۵/۰۰۰-یك میلیارد و یكصد و هشتاد و شش میلیون و یكصد و سی و شش هزار و پانصد تومان) و البته مطابق تاییدیه واصل شده از نهاد کتابخانههای عمومی طلب شرکت ۱/۵۱۶ میلیون ریال بیشتر از دفاتر اعلام گردیده است؟!
نکته چهارم:
سود خالص شرکت انتشارات سروش در سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۱۴۰۰، ۹۵۸/۸۶۳/۷۲۰ ریال است. یعنی (نود و پنج میلیون و هشتصد و هشتاد و شش هزار و سیصد و هفتاد و دو تومان)؟؟؟
البته که همین سود نسبت به سال قبل که مبلغ آن ۱/۹۸۰/۶۹۷/۳۴۳ (یكصد و نود و هشت میلیون و شصت و نه هزار و هفتصد و سی و چهار تومان) بوده است با کاهش ۵۱ درصدی همراه بوده است.