دقیقا یادم نمیآید که از چه سالی با دکتر جعفریمذهب رفاقتم آغاز شد. اما خوب بهیاد دارم که وقتی متوجه دغدغۀ مشترکمان یعنی تاریخ چاپ و نشر شدم ارتباط تنگاتنگی با او پیدا کردم. در همان سالها در کتابخانۀ ملی مرحوم اسمعیل دمیرچی را هم دیدم و ایشان به من معرفی کردند. جمعمان جمع شد دکتر جعفریمذهب، استاد اسماعیل دمیرچی، علی بوذری که در آن سالها دانشجوی دکتری پژوهش هنر در اصفهان بود و من.
یکی از مهمترین ویژگیهای دکتر جعفریمذهب شمارش معکوس تاریخ بود. یعنی میگشت ببیند چقدر زمان از چه واقعهای گذشته است. در این میان وقتی واقعهای قرار بود بهعدد رندی برسد همان را بهانه میکرد تا برنامههایی پیرامون آن صورت بگیرد و یا حداقل بهاین بهانه یادداشتی ولو مختصر بنویسد و یا حتی گفتگویی با یکی از خبرگزاریها و روزنامهها و مجلات داشته باشد.
اگر در میان نوشتهها و مقالات او چرخی بزنید ازین تاریخسازیها کم نمیبینید. مثلا «چهارصد سال با کمپانی هند شرقی»؛ «پیشینۀ چاپ فارسی: ۲۰۰ سال؟ شاید هم بیشتر»؛ هزارۀ قدیمیترین سفرنامهنویس ایران آغاز شد»؛ «هزارۀ سفرنامۀ ناصر خسرو» و …
همچنین در یادداشتهای متفرقۀ دکتر شما با مجموعهای انبوه از این اعداد روبرو میشوید. تولد یکصد و پنجاه سالگی شاندور کیگل؛ شصتمین سالمرگ سون هیدن؛ دویستمین سالمرگ فرانسیس گلادوین؛ دویستمین سالمرگ هنری مارتین؛ یکصدمین سالروز انتشار روزنامۀ کاوه؛ هفتادمین سالروز ورود پناهندگان لهستانی بهایران؛ یکصدمین سالمرگ آرمينيوس وامبری؛ هفتاد سالگی کنفرانس تهران؛ چهارصد سالگی رومانوف ها و …
فصل مشترک ارتباط ما با دکتر جعفری مذهب هم همین دویست سالگی صنعت چاپ بود که هم به حساب قمری و هم شمسی قریب به یک دهه طی سالهای ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۶ دنبال کردیم تا بلکه بتوانیم همایش بینالمللی و یا ملی در این موضوع برگزار کنیم اما نشد. یعنی هیچ همراهی از طرف وزارت ارشاد و کتابخانۀ ملی و کتابخانۀ ملک و … نبود که بشود. اما چیزی که اتفاق افتاد نوشتن و انتشار دهها یادداشت و گزارش، مقاله، کتاب و شاید بیش از صدها ساعت سخنرانی و نشست بود که بههمین بهانه و با حداقل امکانات در جایجای مختلف برگزار کردیم. دکتر جعفری مذهب عقیدهاش این بود که آب دریا را اگر نتوان کشید هم بهقدر تشنگی باید چشید.
خوب یاد دارم که اوایل اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ بود که دکتر جعفری مذهب با من تماس گرفت و گفت که از مدیران نمایشگاه کتاب خواستهام تا غرفهای بهنام سرای ایرانشناسی بهمن بدهند تا بهمناسبت «دویستیمن سال ورود صنعت چاپ بهایران» یک سلسله نشست در نمایشگاه کتاب تهران برگزار کنیم.
بسیار برای این موضوع هیجان داشت و خیلی زود باهم یک برنامۀ ده روزه مشتمل بر برگزاری ده نشست با اساتید و پژوهشگران این حوزه تدارک دیدیم. تزئینات غرفه هم با من بود یک تایملاین بزرگ در ابعاد ۲ متر در پنج متر طراحی کردم که سابقۀ تاریخی چاپ از دورۀ گوتنبرگ تا ورود صنعت چاپ بهایران در آن بهنمایش درآمده بود. و تقریبا نیمی از فضای داخلی غرفه را با همان پرکردیم. بخشی هم تصویر «مجلس چاپ» علیقلی خویی از پرکارترین و بهترین تصویرگران دورۀ قاجار بود که عبارت «سرای ایرانشناسی: دویستمین سال ورود صنعت چاپ بهایران» در کادر داخلی آن بهنگارش درآمده بود. مجلس چاپی که بسیار مورد توجه قرار گرفت. در همان روزهای نمایشگاه استاد جواد صفینژاد که به غرفۀ ما آمده بود بیان کرد که اولینبار من این تصویر را به پرفسور الریش مارزولف معرفی کردم و بعد از آن بود که مورد توجه بسیاری قرار گرفت و هر وقت که از من دربارۀ شیوۀ چاپ سؤال میکردند به این تصویر ارجاعشان میدادم.

از انضباط وقایعنگارانۀ دکتر جعفریمذهب همین بس که ریز برنامهها و سخنرانان را همان زمان در وبلاگ «ایرانسرای» خود که در سرویس بلاگفا ایجاد کرده بود آورده بود وگرنه من تنها کلیتی از سخنرانانها و برنامهها در ذهنم بود. عناوین نشستها و سخنرانها بهقرار زیر است:
۱: شنبه ۱۶ اردیبهشت: غرفه:
نگاه مستشرقين به چاپ در ايران: با حضور علی بوذری، غلامی جلیسه، شهروز مهاجر
۲: یکشنبه ۱۷ اردیبهشت : غرفه:
تاثير مجموعه هاي خصوصي در شناسايي كهنه كتابها: با حضور حسن زاده، ایلخانی،
۳: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت: غرفه:
پژوهش در عرصه چاپ با حضور غلامی جلیسه و هما افراسیابی
۴: سه شنبه ۱۹ اردیبهشت: سرای بین الملل اهل قلم
نخستین کتاب فارسی چاپی: با حضور محسن جعفری مذهب، مجید غلامی جلیسه
۵: سه شنبه ۱۹ اردیبهشت: غرفه
تصویر سازی داستانی در کتب عصر قاجار: با حضور علی بوذری، ارکیده ترابی، الهام صمدی،
۶: چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت: غرفه
فهرست نویسی کهنه چاپهای ایرانی – اسلامی در کتابخانه های بزرگ ایران: با حضور اکر مسعودی و صدیقه سلطانیفر
۷: پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت: غرفه
طراحی حروف در عصر قاجار: با حضور فرشید مثقالی، علی بوذری، جواد احمدی نیا
۸: جمعه ۲۲ اردیبهشت: سرای بین الملل اهل قلم
فهرست نگاری کهنه چاپها: با حضور فتح الله ذوقی و مجید غلامی جلیسه

مکان برگزاری نمایشگاه کتاب در مصلی تهران بود و غرفهای که به ما داده بودند در طبقۀ دوم سالن ناشران عمومی و در میان غرفههای مراکز و انجمنهای فرهنگی بود. جای پرتی که خب کمتر کسی بهآنجا رفت و آمد میکرد و البته متراژ نسبتا کوچک ۱۲ متری آن اجازۀ فعالیت چندانی هم بهما نمیداد. اما هرروز بهاتفاق دکتر جعفریمذهب در این غرفه نه فقط با سخنرانان دعوت شده، بلکه با هرکسی که از آنجا رد میشد و احساس میکردیم میتوانیم دربارۀ این رویداد بزرگ و با اهمیت صحبت کنیم بهگپ و گفت مینشستیم. از جمله اساتیدی که در آن روزها بهاین غرفه آمدند میتوانم از استاد جواد صفینژاد، استاد محمدرضا سحاب، استاد جمشید کیانفر از پژوهشگران نامآشنای حوزۀ تاریخ، استاد عسگر بهرامی تاریخ پژوه؛ مرحوم اسماعیل دمیرچی مؤسس موزۀ چاپ و پژوهشگر حوزۀ تاریخ چاپ؛ استاد معینالدین محرابی پژوهشگر تاریخ مطبوعات و … نام ببرم.

جدای از نشستهایی که در این غرفه برگزار شد. یک نشست هم بهاتفاق دکتر جعفری مذهب با عنوان «نخستین کتاب فارسی چاپ شده» در سالن سرای بینالملل اهل قلم نمایشگاه برگزار کردیم. دو نکتۀ مهم در این نشست توسط ایشان و بنده عنوان شد. دکتر جعفریمذهب معتقد بودند سابقۀ چاپ در ایران به قرن هشتم هجری قمری و زمانی برمیگردد که بهدستور گیخاتوخان دستور چاپ اسکناس کاغذی «چاو» داده شد و تأکید داشتند که ما باید این سابقۀ تاریخی کهن را حفظ و دربارهاش صحبت کنیم. بنده هم در آن نشست با اشاره بهسندی که در در کتاب تحریر اقلیدس بهسال ۱۵۸۸م در رم منتشر شده بیان کردم که برخلاف آنچه گمان میرود که کتاب داستان مسیح اولین کتاب چاپ فارسی در اروپاست که به سال ۱۶۳۸میلادی در لایدن چاپ شده است، سابقۀ چاپ کتاب فارسی در اروپا بسیار قدیمیتر بوده و ما در قرن ۱۶ میلادی نیز آثاری چاپ شده بهزبان فارسی داشتهایم که معالاسف تا کنون شناسی و معرفی نشده است.

عکسهای کمی از آن سال دردست دارم و البته چندین فیلم از نشستهای داخل غرفه که با امکانات اندک آن زمان توسط خود من تهیه شد و متاسفانه کیفیت پائینی دارد.
بعدتر هم نشستهای متعددی با حمایت و پیگری ایشان در کتابخانۀ ملی در همین موضوع برگزار کردیم و البته هیچ وقت چیزی که برای دکتر جعفریمذهب و بنده دغدغه بود برای هیچکدام از مسئولین و صاحبمنصبان اهمیتی نداشت و ازینرو دویستسالگی هم گذشت و تمام شد و حالا که این خاطرات پراکنده را مینویسم به حساب تاریخ شمسی ۲۰۸ سال و بهحساب قمری ۲۱۴ سال از انتشار اولین کتاب چاپی فارسی در ایران میگذرد و در حالی که میلیونها میلیون نسخه کتاب در ایران چاپ و انتشار پیدا کرده در حال گذار از کتاب چاپی به کتاب الکترونیک هستیم. و چهبسا چند دهه بعد افرادی بیایند و پنجاهمین و صدمین سالروز انتشار کتاب الکترونیک در ایران را برگزار نمایند.

