طی نامهای که در ۲۷ دیماه سال ۱۳۳۵ عبدالغفار طهوری به مرحوم صنعتیزاده مینویسد، اشاره میکند که استراتژی کسب و کارش اشتباه بوده و سرمایه اندکی که داشته را باید بجای چاپ ۴۰ جلد کتاب در خرید یک مکان خوب هزینه میکرده است.
او از صنعتیزاده میخواهد که در قبال سپردن وثیقه و یا تضمین به او وامی بدهد تا محل مناسبی را برای کتابفروشی خریداری کند.
«… در هر نوع کاری شرایطی لازم دارد که حصول نتیجه را زودتر می تواند تضمین کند و یکی از شرایط کار در کتابفروشی محل خوب است. اینجانب از روز اول تاسیس کتابخانه طهوری یک اشتباه مرتکب شدهام که اکنون نیز جور آن را میکشم و آن این است که سرمایه نقد اولیه را به جای اینکه به محل کسب اختصاص بدهم به کار چاپ کتاب زدم.اینک می بینم با هدف ها و کوشش های اینجانب محل ناقابلی دارم که برای توسعه کار مجهز نیست و پیشرفت کارم را کند میکند …»
از جواب صنعتیزاده به این نامه بیاطلاعیم ولی احتمالا صنعتیزاده در این سال کمکی به طهوری نکرده است، چرا که طهوری حدود ۷ سال بعد یعنی در سالهای ۱۳۴۲ یا ۱۳۴۳ هست که از خیابان شاهآباد (جمهوری) به خیابان شاهرضا (انقلاب) میرود.
یعنی ۷ سال طول میکشد که او نیت خود و مشکلی در خصوص موقعیت جغرافیایی کتابفروشی داشته را به شکلی حل بکند.
طهوری از بدو تأسیس هدفش انتشار کتاب خوب بود. امهات متون ادب فارسی، تاریخ، جغرافیا و … که انتشار آنها سهم بسزایی در معرفی فرهنگ غنی ایران و زبان و ادبیات فارسی داشت و هنوز هم دارد.
خود او در همین موضوع طی درد دل شیرنی با مخاطبانش چنین میگوید:
« … چنانکه همه اهل اطلاع میدانند در کشور ما عده مردم کتابخوان و تیراژ چاپ کتابها بالنسبه کم است و کتابفروشی حرفه ضعیفی بشمار میرود و لذا اشتغال باین شغل و مخصوصا اگر هدف کتابفروش طبع و نشر کتب وزین و خوب باشد مستلزم دوستی بیریای کتاب و علاقه و اشتیاقی والاتر از قصد تجارت میباشد و با مشکلاتی که موفقیت در این کار همراه دارد جای خرسندی است که کتابخانه طهوری در این مدت چند گامی بسوی هدف خود پی رفته و روز بروز خود را در نشر کتب خود مجهزتر و آماده تر مییابد.
بیشک هرگاه یک مؤسسه کتابفروشی فقط در بند استفاده مادی باشد و کتابفروشی را مانند سایر مشاغل وسیله تأمین معاش و تحصیل مال و مال بشناسد در همین محیط محدود مطبوعات ایران نیز راههای نزدیکتری را که وجود دارد میشناسد و نوعی از کتابها را پیدا میکند که عده بیشتری از آن استقبال میکنند و در نتیجه سود بیشتری بناشرش عاید میدارد و همه میدانند بسیاری از کتابها که از نظر ارزش علمی آن مبتذل یا احیانا زیانمند و محرب اخلاق جامعه است در شمار پرفروشترین کتابهاست …»
اما کتابخانه طهوری از روز اول راه دشوارتر و صحیحتر را انتخاب کرد.
طهوری از ابتدا با شوق و علاقه وافری که فرهنگ و ادبیات ایران داشت راه صحیح را انتخاب کرد و بجای چاپ کتابهای زرد، کم عمق و مبتذل اما پرخواننده تلاش نمود گزیدهترین و بهترین کتابها را که توسط بهترین نویسندگان، مترجمان و مصححان آماده شده بود انتشار دهد.
آخر مگر ما چند نفر را در ایران داریم که کتاب چهار جلدی «مهابهارات» و یا کتاب دو جلدی «دبستان المذاهب» را بخرند؟
اما طهوری آنها را چاپ کرد و این نوع کتابها سرمایهگذاریهایی بودند که باید سالها در انبار میماند، تا شاید کسی پیدا شده و طالبش باشد. از این نوع کتابها و مثالها در انتشارات طهوری بسیار است.
طهوری بر همین راه استوار ماند و بعد از درگذشتش نیز فرزندان خلف او بر همین منوال حرکت کردند.
اما افسوس که نه دوستی اهل کتاب با این کتابفروشی و نشر آنچنان که باید بود ونه وضعیت خراب اقتصادی، تورم بالا، افزایش هزینهها و … امکان استقامت بیشتر را میداد.
در بهمن ۱۳۹۸ کتابفروشی طهوری بعد از گذشت قریب ۵۷ سال در مکان فعلیاش بسته میشود.
به گفته احمدرضا طهوری تعطیلی در کار نیست، به محیطی کوچکتر نقل مکان میکنیم تا شاید بتوانیم جوابگوی بدهیهایمان باشیم.
پینوشت
اول:
عبدالغفار طهوری متولد سال ۱۳۰۲ در خلخال بود. پدرش سید میرزا ابوالحسن از علمای دینی و عبدالغفار تحت تعلیمات پدر دوران کودکی و نوجوانی خودش را در همان شهر گذرانده بود.
در پایان نوجوانی به تهران آمده و چندی بعد کار خود را در کتابفروشی دانش زیر نظر سید نورالله ایرانپرست آغاز میکند. در همین کتابفروشی است که او با اساتید و صاحب قلمان شهیر روزگار خود آشنا میشود.
در سال ۱۳۳۰ در خیابان شاهآباد (جمهوری فعلی) کتابفروشی طهوری را بنیاد مینهد و موفق میشود نخستین کتاب خود یعنی «تذکره الملوک» را به سال ۱۳۳۲ چاپ و منتشر نماید.
سید عبدالغفار طهوری در تاریخ ۱۸ آذر سال ۱۳۷۴ از دنیا رفت و در( قطعه ۲۰ ردیف ۵۶) بهشت زهرا آرام گرفت.
دوم:
جلد دوازدهم کتاب «مشاهیر نشر کتاب ایران» درباره سید عبدالغفار طهوری به قلم امیرکاوس بالازاده است که در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات مؤسسه خانه کتاب منتشر شده است.
سوم:
خوشبختانه مکان قبلی کتابفروشی طهوری تبدیل به کتابفروشی دیگری با نام «دیدآور» میگردد.