محک غیرت را برخی روزنامه و برخی شبنامه میدانند. دستاندرکاران آن مشخص نیستند و تنها یک شماره از آن رؤیت شده که گویا حدود اسفند ۱۲۸۷شمسی در تبریز منتشر شده است
محک غیرت زمانی چاپ شد که قوای استبداد و ارتجاع هجوم دوباره خود را به تبریز آغاز کرده بودند و مشروطهخواهان با نام و بینام به فریاد برخواستند.
پس از آنکه محمدعلیشاه صمدخان را به جهت مبارزه با کردها و تار و مار کردن آنها به شجاعالدوله ملقب نمود برای مبارزه با مشروطهخواهان تبریز به آن دیار گسیل داشت.
او شکست سختی به مشروطهخواهان تبریز وارد نمود و از تاریخ شهریور ۱۲۸۷ تا آخر فروردین ۱۲۸۸ تبریز را محاصر و جنگهای متعددی را فرماندهی کرد.
در همین زمان بود که روزنامههای متعددی به سرزنش و نیشخند او و سپاهیانش پرداختند که البته این موضوع برای سپاهیان او تحملناپذیر بود.
از آنجمله محک غیرت است که با مقایسه لشکریان ایرانی با قشون عثمانی سعی میکند که آنها را متوجه اشتباه آنها و کشت و کشتار هموطنان و کسانی که حقوق و مواجب آنها بتوسط مالیات همین مردم تامین میشود بنماید.
در ادامه اولین نوشته محک غیرت با عنوان معنی غیرت چیست را میخوانیم.
معنی غیرت چیست؟
لفظ باین واضحی بدبختانه بسیاری باشتباه افتاده نمیدانند معنی غیرت چیست؟ و مورد آنرا گم کرده نمیشناسند غیرتمند کیست؟ برای روشن نمودن این معنی طوریکه همولایتیهای نادان ما بفهمند جز از راه قصهگویی و ذکر امثال چاره نداریم.
کردار قشون دولت عثمانی و رفتار اردوی دولت ایرانی امروز معنی غیرت و حقیقت بیغیرتی را بخوبی روشن و آشکار مینمایند و هر بیوه زن و دهاتی دوردست نشان میدهند.
هر دو قشون دولتند هردو از مالیه ملت میخورند اما این کجا و آن کجا؟!
وقتی این دو قشون را بحسب غیرت با هم میسنجیم و روبرو میکنیم میبینیم غیرت در کدام است و بیغیرت در کدام، غیور کیست و معنی غیرت چیست؟
ملت عثمانی در سایه غیرت سرکردگان و فتوت صاحب منصبان و مردانگی جوانان رشید قشونی و رجال نامی به بهشت آزادی و گلزار حریت متنعم شدند
اول کسی که آزادی ملت را از سلطان خواست همانا اهل قشون و نظام باغیرت آن دولت بود. چه که جوانمردی آنها برخود نه پسندید که عِرض و جان و مال و ناموس یک مملکت بازیچه هوا و هوس یکی دو نفر شهوت پرست گردد و آخر کار دولت از کف رفته به دست اجنبی اسیر شوند محض حفظ شرف خود محض نگاهداری دولت خویش در مقابل تندباد حوادث چون کوه ایستادگی کرده تا خود و ملت خود را از زنجیر استبداد رستگار و آزاد نمودند و نقد غیرت را بمحک زده و معنی آنرا بتمام دنیا نشان دادند.
این است معنی غیرت
اما لشکریان ایران در این موقع چه غیرت نشان دادند و خود را به چه صفت معرفی کردند؟
قلم خجالت میکشد و تعصب ایرانی مانع میشود که بگویم چگونه قشون دولتی ایران با نداشتن مواجب و جیره، با نداشتن لباس و منزل، با گرسنگیهای سالیان دراز محض خوشنودی یزید و دلجوئی از ابن زیاد جنگ و خوشآمد پولتیک روسی، بروی برادران دینی و وطنی خود
تیغ خون ریزی کشیدند و ناموس وطن و ملت خود را خواستند به باد دهند.
از هر یکی از افران قشون خواه سرباز، خواه سوار، خواه سرکرده، خواه تابعین برادروار خواهش و تمنّا میکنم که از روی مرورت و انصاف بدون غرض و مرض سؤلات ذیل را بطوریکه ما و خود را پیش هم چشم سربزیر و خجل نسازید و بتوانید فردای قیامت در محضر خدا و پیغمبر از عهده برآئید جواب بگوئید.
آیا لشکر عثمانی غیرت نشان دادند که ملت خود را از اسارت استبداد نجات دادند یا شما که تیغ بروی ملت خود کشیدید و ظالم را کمک و یاری میکنید؟
آیا شما ایرانی نیستید؟
آیا ایران وطن پدران شما نیست؟
آیا تعصب ایران و حمایت ناموس ایرانی بشما نمیرسد؟
دختران و زبان دربدر و بیوه دهاتیان مگر خواهر شما نیستند؟
از این خانوداه کدام یکی از شماها ظلم ندیدید؟
آیا هیچ میدانید که برای چه و در راه کی خود را بکشتن میدهید؟
آیا محمدعلیشاه در شب اول قبر شفیع شما خواهد شد و آخرت شما را معمور خواهد کرد؟
نه والله نه بالله یا دنیای شما را آباد خواهد نمود؟
نه به پیغمبر!
مکرر خودتان تجربه کرده و بارها بچشم دیدهاید در این صد و سی ساله سلطنت قاجاریه کدام یکی از شماها خانه و زندگی پیدا کرده و سرانجامی بدست آوردهاید ؟
کدام یک از شماها بدرجه و رتبه نیکوئی تا کنون رسیدهاید که بعد از این هم امیدوار باشید.
.
.
.
آتش حسرت بیار خرمن غیرت بسوز
پینوشت:
- رؤیای آزادی نگاهی به تجربههای تاریخی ما ایرانیان از گذشتههای نه چندان دور ایران است.
منابع:
۱- روزنامههای ایران از آغاز تا سال ۱۳۲۹ هـ. ق.(۱۲۸۹ش.). هـ. ل. رابینو. ترجمه و تدوین: جعفر خمامیزاده. تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۰، ص. ۲۲۸.
۲- شناسنامه مطبوعات ایران. مسعود برزین. تهران: انتشارات بهجت، ۱۳۷۱، ص. ۳۵۸.
۳- تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان و دیگر پارسینویسان. ناصرالدین پروین. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹، جلد دوم، ص. ۵۴۱